سعید یزدانی
مناسبات بینامتنی میان جغرافیای فرهنگی و ادبیات دراماتیک، با نگاهی ویژه به موضوع خشونت در تی اس تیز سنکا
چکیده
جغرافیای فرهنگی، آنچنان که امروزه مورد توجه متفکرین قرار گرفته است، بسیار وسیع تر از آن محدوده ای است که در یک شاخه از جغرافیای انسانی قرار بگیرد. نظریه پردازان جغرافیای فرهنگی امروزه با مسائل پیچیده اما مهمی در باره فرایندهای اجتماعی از قبیل هویت، ساختار تفاوت فرهنگی، تابعیت و تعلق داشتن روبرو هستند. این فرایندها همچنین درک ما از زیرمجموعه های جغرافیایی مانند فضا و مکان، زمین و محیط، و در نهایت عمومی و خصوصی را به چالش می کشانند. آنچه که در این مقاله بررسی می شود مناسبات بینا متنی میان جغرافیای فرهنگی و ادبیات دراماتیک با نگاهی ویژه به خشونت حاکم بر آثار سنکا به خصوص تراژدی تی اس تیز است. فرضیه تحقیق این است که: با بررسی جغرافیای انسانی و محیط اطراف نویسنده و شخصیتها می توان یک رابطه نسبی میان آنها بوجود آورد. بر اساس این فرضیه، می توان به این موضوع اشاره کرد که محیطهای طبیعی انسان از لحاظ رفتار اجتماعی قادرند فرهنگهای مشابهی را تولید کنند. این پژوهش به یک پرسش اصلی پاسخ می دهد: چگونه جغرافیای فرهنگی بر مضمون خشونت در تئاتر، بخصوص تراژدی تی اس تیز سنکا، تاثیر گذاشته است؟ یافته ها بر این موضوع دلالت می کند که آثار سنکا، بخصوص تراژدی تی اس تیز، بازتابی از فرهنگ مردم روم معاصر او بوده است و بین خشونت و جغرافیای فرهنگی در نمایشنامه «تی اس تیز» (سنکا) در روم باستان ارتباط مستقیم وجود دارد.
واژگان کلیدی: جغرافیای فرهنگی، خشونت، سنکا، تی اس تیز، ادبیات دراماتیک.